بدون عنوان
اینجا اولین باری بود که برات لاک زدم و.لی فعلا به دلیل این که دستاتومیخوری میترسم به دستات لا ک بزنم قربون اون پاهای نازو خوشگلت اینم آیدای من که از بس وقتی باهم توخونه تنهاییم غر میزنه مجبورم باخودم آشپزخونه ببرمت وآخرشم فکر کنم یه آشپز ماهر بشی ...
نویسنده :
مامانی و بابایی آیدا
20:47